سالک معلم که بود و در شفت چه می کرد؟
به گزراش پایگاه اطلاع رسانی ورس ، سالوک در عربی صعلوک (درویش ) شده اما مردم محل او را سالک معلم نام داده اند . مزار سالوک در الله وردی محله ی شفت و بر فراز کوهی به نام خیر سنگ واقع شده است که از فاصله بسیار دور نمایان است .
دُرن به نل از میرزا ابراهیم که کتابی در مورد تاریخ صعلوک از تالیفات ابوالقاسم نامی را خوانده بود ، چنین می نویسد :
سالوک بن وهب بن منبه از منسوبان پیامبر اسلام بوده است . او از رهبران شورشیان علوی در گیلان بود . و بعد از شهادت امام رضا (ع)به نواحی غربی البرز (گیلان)آمده بود .
سالوک از جمله پناه جویان تحت تعقیب خلیفه عباسی و نمایندگان ایرانی آنها بود که با کوشش های فراوان خود را به گیلان (دیلم ) رسانده بود . پس از رسیدن به تارم ، حدود هشت هزار نفر از مردم دیلم و تالش به او پیوستند .(۲۴۷هجری )
پس از پیروزی بر مخالفان خود که از امری تحت سلطه ی خلیفه وقت بودند (۲۴۸ هجری ) و پس از راندن دشمنان خود از قلعه ی شمیران ، از راه ایمن آباد کهدم عازم گیلان شد و در کرکره پشته که بعدها لشکر گاه نامیده شد ، اردو زد .
او پس از فراخوانی که طی آن مردم شفت را دعوت به آیین شیعه زیدی کرده بود ، از ملوک شفت (طبق برخی از گزارش ها در آن دوران و اندکی پس از آن تعداد هشت ملک بر نواحی مختلف شفت فرمان می راندند) خواست تا ضمن پذیرش آیین تشیع او را در گسترش این مرام یاری دهند .
پس از آن بود که در لاسک شفت ، ملک عباس بن ملک شیرویه لاسکی از سران قبیله آمک ، در ضلع غربی سیاه کوه در سفید مزگی با ملک دولت بن ملک الماس سفیدمزگی که او نیز از سران قبیله آمک بود به اتفاق برخی دیگر به منطقه ای در غرب سفید مزگی در نزدیکی خسروآباد رفتند و در محل براق پس با ابوالقیس خارجی نبرد کردند .
پس از این جنگ سالوک به کوهستان خیر سنگ رفته ، و در آن محل به عبادت و تعلیم مردم پرداخته است . او در سال ۲۸۰ هجری در همانجا دار فانی را وداع گفت و در محلی به نام رزش به خاک سپرده شد .
دکتر ستوده می نویسد : امروز مزار سالکِ معلم بر بالای بازوی کوهی به نام خیر سنگ است ، بنای اصلی بقعه زگالی است که میان آن صندوقی مشبک ساده است . در ورودی آن به سوی قبله است . طاق سراسر بنا واشان کشی و از روی واشان ها پل کوبی ، و سراسر بنا حلب سر است .
منبع: تاریخ شفت/نادر افشاریان ؛ برگرفته از وبلاگ نصیرمحله(عابدین مهدی پور)
این نوشته ها ،اسم ها و …چقدر واقعیت دارد ! نکند داستان های ساخته گی مردم عامی باشد .من هیچکدام از نوشته ها ی دوستان را از اسلافم در ان روستا نشنیدم .
با احترامی که برای اقای افشاریان قائل هستم و بسیار زحمت کشیدند در جمع اوری اطلاعات ،بسیاری از گفته ها ریشه تاریخی ندارد.
(من در ان محل بدنیا امدم و جد ،پدر بزرگ و پدرم چنین چیزی نشنیدم ویا حداقل موردی برای گواه سینه به سینه به مارسیده باشد)
اینقدر ها هم این نوشته ها واقعیت ندارد دوست عزیز غلوه!
کسی چه می داند شاید درست باشد
فقط خدا می داند و بس
ریزش چنین نامی هیچ کس نشنیده
من خودم تاریخ خواندم باید برای گفته خود صحت ارایه دهد تا باورمان بشه چطور اجدادما اسم رزش رانشنیدن
چرا به هم خیانت میکنین شاید درست باشر
بر بالای کوه خیرسنگ نیست،در دامنه،وکمی بالاتراز چشمه آب بینظیری است که اجداد ما،آنرا به شکل کاملا بهداشتی ساخته وبرای استفاده عموم گذاشتند،اینک طمعکاری بفکرتملک چشمه افتادکه خردمندان جلوی این کارراگرفتند.
من خودم پنجاه سال توان محل زندگی کردم از ابااجدادمان چنین اسمی نشنیدم حداقل مدرکی بر درست بودن این اسم باشد شاید قبل سالک معلم اسم ان محل بود باشد کسی چ میداند
کی گفته که کسی خواسته چشمه رو تملک کنه؟؟!!لطفا نسنجیده حرف نزنید تا از چیزی خبر ندارید..