سادهزیستی یا تبلیغ فقر
گاه برخی مبلغان کشور در مسائل تخصصی که از آن آگاهی ندارند، وارد میشوند که به خود و اسلام آسیب جدی میرسانند؛ مثلا انطباق ربا با پولهای جدید، که ماهیت آنها نسبت به پولهای با ارزش ذاتیشان، یعنی درهم و دینار متفاوت شده است؛ این یعنی ماهیت حکم عوض شده، ولی خود حکم را عوض نمیکنند.
یا اینکه گاهی بحث زهد و آگاهی نداشتن برخی مبلغان از ارتباط بین زهد با درآمد و مخارج، موجب شده است در راستای تشدید فقر در کشور حرکت کنند، یا درباره خواست تحریمکنندگان کشور سخن بگویند، در حالی که در سال فرهنگ و اقتصاد و در شرایط تحریمها و در سالی که اقتصاد مقاومتی آغاز شده است و بارها رهبر انقلاب اسلامی بر اینکه اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست، تأکید دارند، نباید از سادهزیستی و زهد به گونهای سخن به میان آید که «آب به آسیاب تحریمکنندگان» ریخته شود.
زهد از شاخصههای مهم سبک زندگی اسلامی
زهد و سادهزیستی، یکی از ویژگیهای پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) بوده و همچنین بیشتر صحابه رسول خدا (ص) نیز به جز شمار اندکی از آنان بر همین منوال زندگی میکردند. این مسأله نشاندهنده آن است که تربیت اسلامی و سبک زندگی اسلامی بر سادهزیستی و پرهیز از تجملات تأکید دارد.
* اما آیا این به معنای عدم ثروت و درآمد و در نهایت تولید است؟ رابطه فقر و زهد چیست؟
در این باره، دو انحراف اصلی صورت گرفته که هر دو به جامعه اسلامی آسیب رسانده است.
زهد به معنای فرار از دنیا
برخی زهد را به معنای فرار از دنیا میدانند. در باور این افراد، هر مسلمانی باید به اندازه نیازش به دنبال فعالیت اقتصادی باشد. این دیدگاه، اقتصاد معیشتی را تشویق میکند و موجب عقبماندگی ممالک اسلامی میشود. اگر در کشوری چون ایران و در اوضاع تحریم، چنین فرهنگی تبلیغ شود، این افراد ناخواسته روی دوم سکه تحریمکنندگان را اجرا و تبلیغ میکنند، در حالی که منظور از زهد و سادهزیستی، پرهیز از دنیاگرایی است.
در غیر این صورت، اگر مسلمانان کاری با دنیا نداشته باشند، به تعبیر حضرت امام، این مسأله همان خواست استعمارگران است. استعمارگران برای غارت منابع طبیعی، سالها تبلیغ میکردند که شما زهد داشته باشید و منظورشان این بود که خودشان منابع ما را غارت کنند.
ای کاش این گروه در اوضاع کنونی، رابطه بین زهد و تولید ثروت را برای مردم روشن کنند. زهد از عوامل اساسی پسانداز و سرمایهگذاری میتواند باشد و نیاز ممالک اسلامی را به غرب کاهش دهد.
زهدستیزی
گروه دیگری در جوامع اسلامی پیدا شدند که ادعا داشتند، پیشرفت همراه با مصرف زیاد است، زیرا تا هنگامی که تقاضا نباشد، عرضه و تولید هم شکل نمیگیرد. این گروه مصرف زیاد را توصیه میکنند و چون مصرف زیاد با زهد و سادهزیستی متفاوت است، بنابراین میگویند زهد مانع پیشرفت کشور است. البته برخی از هوچیگرایان غربزده هستند که میگویند، غرب تا وقتی دست از دین و ارزشها برنداشت و به بیبندوباری روی نیاورد، پییشرفت نکرد. این گروه دو اشتباه اساسی مرتکب میشوند؛ نخست اینکه دانشمندان اقتصادی، که بر مصرف تأکید میکنند، بر تقاضای مؤثر تأکید دارند. تقاضای مؤثر یعنی توانایی خرید همراه با اراده مصرف؛ بنابراین، تا تولید و درآمد نباشد، تقاضای موثر و مصرف شکل نمیگیرد.
دوم آنکه در غرب، اساس پیشرفت به پسانداز و سرمایهگذاری است، به گونهای که «ماکس وبر»، در روح سرمایهداری و اخلاق پروتستانی بر این رابطه تأکید میکند.
از سوی دیگر، همین مقدار پیشرفت غرب، عمل به ارزشهای تأیید ادیان آسمانی است. به قول سید جمالالدین اسدآبادی: «من در غرب اسلام را دیدم، ولی مسلمانان را ندیدم. در کشورهای اسلامی مسلمانان را دیدم ولی اسلام را ندیدم».
معنای واقعی زهد
زهد برای ثروتمندان و کارآفرینان، معنای روشنتری دارد تا فقرا که فقر آنها از سادهزیستی هم کمتر است. روی سخن اسلام با کسانی است که میتوانند به زرق و برق و تجملات بپردازند و ریخت و پاش و اسراف کنند. اسلام به آنها نمیگوید شما از تولید ثروت و کسب درآمد دست بردارید و به اندازه گذران زندگی خانوادهتان فعالیت کنید، بلکه از آنها میخواهد تا میتوانند به آبادانی زمین و شهرهای اسلامی بپردازند.
درباره مخارج شخصی و خانوادگی میگوید، به درآمد خودتان برای مصرف نگاه نکنید، بلکه شما سادهزیستی را رعایت کنید. برخی برای کوبیدن دسته دوم، خود را به جبهه منحرفین اول وارد میکنند و برخی برای کوبیدن گروه نخست، خود را به جبهه منحرفین دسته دوم میرسانند، در حالی که زهد در مقابل پیشرفت نیست.
بنا بر آیه شریفه قرآن مجید: «اگر در جامعهای تقوا و ایمان الهی باشد، برکات از زمین و آسمان میبارد»؛ یعنی اگر در مملکتی اسلامی، فقر و بیچارگی باشد، معلوم است که تقوا و ایمان در آنجا نیست، یا تقوا و ایمان دروغین و ظاهری در آنجاست، زیرا امکان ندارد در جامعهای زهد و تقوا باشد و پیشرفت نباشد.
یکی از بزرگان حوزه به تازگی گفته است: مخالفان دین، سادهزیستی و صحبت از آن را بهانهای برای کوبیدن اسلام قرار دادهاند و میگویند، فرهنگ دینی با پیشرفت زندگی سازگار نیست و جمع میان این دو امکانپذیر نخواهد بود.
اشاره ایشان به دسته دوم از منحرفین درست است، ولی متأسفانه خود ایشان به آنها پاسخ نداده است. ایشان به رابطه زهد و پیشرفت نپرداخته و حتی گفته که یکی از مستحبات زندگی هر مؤمن آن است که تلاش کند، خانوادهاش از نظر مادی در آسایش و آرامش نسبی باشند. این در حالی است که هماکنون هر فرد مسلمان، بیش از آرامش نسبی باید تلاش کند.
ناگفته نماند که تولید ثروت در ممالک اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی که با محاصره شدید و جنگ ظالمانه اقتصادی روبهروست، جهاد بزرگی تلقی میشود. منابع و هزینههای دفاع از کیان اسلام و شکست محاصره اقتصادی غرب، نیاز به تلاش بیشتری به تأمین نیازهای زندگی دارد. خوشبختانه ایشان در سخنان فردای خود، این برداشت اشتباه را درست کرد.
بسیار عالی و بجا بود