شفت شهر بدون رویا

چرا مردم شهر شفت از ابتدائی ترین حقوق شهروندی شان هم، محروم هستند؟ به کدامین جرم؟!

IMG_20151117_021433نمی دانم ساکن شهرستان شفت هستید یا خیر؟ اگر نیستید، شاید اتفاقی عبور کرده باشید، و اگر ساکن شفت هستید، که حتما سری به پارک بازی این شهر که در وسط بازار قرار دارد، زده اید. گذر ما هم برای اولین بار به اینجا افتاد، اما آنچه که شاهد آن بودیم، بسیار تاسف بار بود. زمینی که محوطه پارک را شامل می شود، بسیار کوچکتر از آن بود که بتوان نام پارک را بر آن گذاشت. فضای سبز و درختان محوطه آن هم بدون رسیدگی لازم و مراقبت کافی، به حال خود رها شده اند. تاپ و سرسره ها، و و همان وسایل اندک بازی کودکان مستهلک و فرسوده اند، و استانداردهای لازم را ندارند. توالت عمومی، سرویس بهداشتی و آبخوری پارک هم که وضعیت بسیار اسفباری دارند. هیچگونه نظارت بهداشتی در اینجا صورت نمی گیرد، و از سیستم جمع آوری فاضلاب بی بهره است. آیا این حق مردم این شهر نیست که از یک سرویس بهداشتی مجهز در پارک بازی شهرشان برخوردار باشند؟! دوست داشتیم با مسوول پارک هم صحبتی داشته باشیم، که در کمال تاسف دیدیم، هیچ نگهبانی وجود ندارد!
با پرس و جوهایی که کردیم، فهمیدیم پارک دیگری هم در حاشیه شهر وجود دارد، که به ما گفته شد نسبت به اینجا وضعیت بهتری دارد. وقتی به آنجا رسیدیم، وارد محوطه ای شدیم که خارج از شهر، در کنار کانال آبی قرار گرفته بود. مساحتی با همان ابعاد پارک داخل شهر، ولی شاید بتوان گفت کمی آراسته تر! البته با همان وسایل ابتدایی بازی، که چند وسیله ورزشی هم در کنارشان قرار گرفته است.(وسایلی که یکی در میان خراب بودند). ساختمانی در انتهای پارک تحت عنوان کمسیون فرهنگی قرار دارد، که آنطور که از ظواهر امر برمی آمد، کتابخانه پارک است، اما نکته جالبش در این بود، که در آن بسته بود و هیچکس هم آنجا حضور نداشت. انتهای پارک منتهی به یک کانال آب بزرگ است، که هیچ دری ندارد، و خدا می داند در صورت عدم توجه یکی از والدین، چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد؟! از نگهبان پارک، آقای عاشوری، در خصوص وضعیت پارک، کتابخانه اش و دلیل بسته بودنش پرسیدیم، جوابشان ما را متحیر نمود:
امکانات و بضاعت پارک که در همین حدی است که می بینید، از دو سال پیش که اینجا باز شده و من بوده ام، وضع همین بوده است. این ساختمان را هم که می بینید، قرار بود کتابخانه باشد، که الان دو سال است که بسته است. یک اتاق آن، تبدیل به محل برگزاری جلسات شورای شهر شده است، و اتاق دیگر آن، به محلی برای ترک اعتیاد معتادان تبدیل گشته است. اعتراضاتی در این خصوص به شهردار شد، که ایشان فرماندار را مسوول این کار معرفی نمودند.
و ما هم نفهمیدیم چطور مکانی که خانواده ها به همراه فرزندانشان برای گذراندن وقت و سپری کردن لحظاتی مفرح از آن استفاده می کنند، به چنین محیطی تبدیل شده است! آری ! این تمام دارایی این پارک، برای کودکان این شهر است! شهری که انگار فراموش شده است! شهری که گویی مردمش دیگر رویا نمی بینند، آرزوهایشان از یادشان رفته است! و اکثرا برای رهایی از این وضعیت موجود، به شهرهای مجاور پناه می برند، و ساکن مناطق دیگر هستند.
با بعضی از شهروندان شفتی که به گفت و گو نشستیم، از آنها هم در مورد وضعیت پارک سوال کردیم، اما پاسخشان تقریبا همانی بود که تصور می کردیم:
تنها از روی اجبار و ناچاری به اینجا می آییم. هیچ مکان دیگری برای تفریح بچه ها وجود ندارد. به ناچار از همین امکانات کم استفاده می کنیم. پارک داخل شهر که محلی برای حضور معتادان و اراذل و اوباش شده است، وضعیت پارک حومه شهر هم که مشخص است. بیشتر اوقات برای تفریح به پارک فومن می رویم. اینجا بچه ها به خاطر نبود وسایل بازی جذاب، زود خسته می شوند.
از آنجا که بیرون آمدیم، این سوال در ذهنمان نقش بسته بود که، در حالی که در شهرهای دیگر، حرف از طرح های کلان شهری و پیشرفت های گسترده است، چرا مردم شهر شفت از ابتدائی ترین حقوق شهروندی شان هم، محروم هستند؟ به کدامین جرم؟!
آنچه که مسلم است، سوءمدیریت شهری، در جای جای این شهر، بیداد می کند. گویی مردم این سامان، اصلا وجود خارجی ندارند، و از تیررس نگاه مسوولان دور مانده اند.

IMG_20151117_015116IMG_20151117_015109IMG_20151117_015048IMG_20151117_015127-1IMG_20151117_015057IMG_20151117_015105طاهره نوری / دو هفته نامه راه سوم